با سلام
در جهت تطبیق و سبک شدن انجمن تمام مطالب قبلی به قسمت بایگانی منتقل شده
و ازاین به بعد به طور کامل وتمام مطالب شما در موضوعات مشخص خود باقی می ماند.
توجه داشته باشید مطالب خود را با توجه به موضوع و تالار خود قرار دهید.

کد آهنگ

شکلک برای ارسال ها"کلیک کنید"




ارسال ها
873
عضویت
12 /8 /1391
محل زندگی
بشرویه
سن
20
یاهو آی دی
پسند کرده
67
پسند شده
19
پاسخ : 39 تاريخچه پيدايش خط و الفبا و ريشه ي كلمات
آیا زبان عربی زبان پارسی را تواناتر کرد؟

هر گونه
پیوند میان تیره ها و ملل از حسن همجواری گرفته تا جنگهای خونین ، ناگزیر از داد و
ستد عناصر فرهنگی خواهد بود که زبان مهمترین عنصر در این میانه است. اگر این
درآمیختگیها به بالندگی و باروری زبان یاری رساند و امکانات تازه ای را فراهم
نمایند بی آنکه به ساختار پایه ای زبان و فرهنگ ، آسیب برسانند ، بدیهی ست که
ارزنده و سودمند هستند. چرا که زبان سره بمعنای زبانی که هیچ اثری از واژگان زبان
دیگر نپذیرفته باشد ، زبانی فرو بسته و محدود خواهد بود و شاید تنها در قبایل دور
افتاده و جنگل نشین آمازون و آفریقا بتوان چنین زبانهایی یافت. پس زبان سره بدان
معنا که بعضی ها در نظر دارند ، هیچ مایه ی افتخاری نخواهد بود و زبان را عقیم و
نازا نیز باقی خواهد نهاد
.


برخی زبانها چنان توانایی و قابلیتی در خود دارند
که زبانهای دیگر را در خود حل میکنند تا آنجا که چیزی از آنها برجا نمی گذارند. اما
شوربختانه زبان فارسی با اینکه چنین توانایی و قابلیتی داشته ، ولی درآمیختگی با
زبان عربی ، آن را سست و ناتوان ساخته است! فارسی و عربی چه از نظر دو زبان همسایه
و چه از دیدگاه دو زبان در قلمرو یک فرهنگ دینی ، ناگزیر از پیوند و داد و ستد
فرهنگی و زبانی بوده. این دو زبان ، واژگان بسیاری از یکدیگر گرفته اند. اما در این
داد و ستد ، فاجعه ای برای زبان فارسی رقم خورده است که از آن سخن خواهیم
گفت
.


حقیقت این است که در آمیختگی زبان عربی با زبان فارسی موجب غنای زبان
عربی گشته است اما زبان فارسی از این درآمیختگی ، به شدت آسیب دیده و ناهماهنگ و
سترون شده است
.


چرایی و دلیل این امر آن است که زبان عربی ، هر چه را که از
زبان فارسی گرفته ، به درون دستگاه زبانی خود برده و بر طبق دستگاه صرفی خود ، مورد
استفاده قرار داده است. اما بدبختانه زبان فارسی ، واژه های عربی را با همه ی
ویژگیهای صرفی و زبانی عربی ، به دورن خود آورده است! ژرفای این فاجعه ، قابل توصیف
نیست
!


ویژگیهای دستگاه صرفی عربی چنان بر زبان فارسی تحمیل شدند که حتی
واژگان فارسی را پیرو اصول زبانی خود کردند! برای نمونه می توان دو واژه ی "فرمان
"
و "میدان" را نام برد که هنگام جمع بستن آنها می نویسیم: "فرامین" و "میادین
"!!!
همچنین در فارسی "های تانیث" را در مطابقه ی صفت و موصوف بکار می بریم و بر سر واژه
های فارسی تنوین می گذاریم
!


این نکته را نیز بگوییم که زبان فارسی در عرصه ی
فرهنگ و تمدن جهانی ، تنها از زبان عربی تاثیر نگرفته بلکه از زبانهای ترکی و هندی
و
سریانی
و
یونانی
و آرامی و حتی در عصر جدید از زبانهای فرانسه و انگلیسی و روسی ،
واژه های بسیاری را پذیرفته است. اما اگر کمی دقت کنیم ، آشکار میشود که بیشینه این
واژه ها از مقوله ی نام هستند و برای نامیدن چیزهایی بوده اند که با درون شد(داخل
شدن) در کشور ما ، نام خود را نیز آورده اند و بنابراین برای آنها واژه های
جایگزینی موجود نبوده است.
برای نمونه چند واژه را که از
یونانی
به فارسی وارد شده
اند ، می گوییم:
الماس ، زمرد ، مروارید ، سپر ، دیهیم ، پیاله ، فنجان ، لگن ،کلید ، لنگر ، صندل ، پسته

این واژه ها نیز از
سریانی
وارد زبان ما شده
اند:
کاسه ، شیپور ، تابوت ، توت ، شاقول ، جهود

این هم چند واژه که از زبان
هندی
وام گرفته ایم:
شکر ، نارگیل ، کرباس ، شغال ، کوتوال ، لاک

چند واژه نیز
که از
ترکی
پذیرفته ایم ، نمونه میآوریم:
اتاق ، آذوقه ، اردو ، الاغ


اما
در میان حجم گسترده از این درآمیختگی های زبانی ، کمتر موردی یافت میشود که ما فعل
و قید و صفت و حرف را از زبانی بیگانه گرفته باشیم. معمولاً ما این واژه ها را در
جمله ها به کلبد فارسی و با کلبد فعل و قید و صفت فارسی بکار می بریم. برای نمونه
همین واژه ی "شکر" را که گفتیم از زبان هندی گرفته ایم ، در نظر بگیرید و ببینید که
ما در زبان فارسی چقدر اسم و صفت و فعل مرکب با آن ساخته ایم ، چون: شکر ریز ،
شکربار ، شکرشکن ، شکر خوردن ، شکرین ، شکرساز ، شکر سازی ، شکرخیز و نیشکر. اما
مصدر شکرسازی را از هندی نگرفته ایم
.


یا برای نمونه واژه ی
الماس
که برگرفته
از زبان
یونانی
ست ، آنگاه که در زبان فارسی بصورت "الماس تراشی" در می آید ، نشان
از توانایی و قابلیت زبان فارسی دارد که واژه ی الماس را در خود حل کرده و از آن
خویش ساخته است.
همچنین می توان "کوچیدن" و "چاپیدن" را نمونه آورد که هر دو از
ریشه ی ترکی ، وارد زبان ما شده اند اما مصدر آنها فارسی ست
.

اما همانگونه که پیشتر گفتیم در مورد زبان عربی ، وضع چنین نیست. واژه های عربی با تمام ویژگیهای صرفی خود ، عیناً وارد زبان فارسی شده اند! برای نمونه نگاه کنید به این واژه ها ی عربی که در ریخت های گوناگون خود و بدون هیچ دخل و تصرفی ، زبان فارسی را عرصه ی تاخت و تاز خود قرار داده اند: صدق ، صادق ، مصدق ، صداقت ، تصدیق ، صدیق ، صدیقه. و نمونه ای دیگر: خاص ، اخص ، مخصوص ، تخصیص ، خصوص ، خصایص ، تخصص ، اختصاص.


کورش محسنی
امضای admin


سکوت و دیگر هیچ...

دوشنبه 26 اسفند 1392 - 14:23
نقل قول این ارسال در پاسخ
:: خرید آنلاین شارژ موبایل ::